رده بورس اگر این 7 ویژگی را دارید هرگز وارد بازار بورس نشوید

اگر این 7 ویژگی را دارید هرگز وارد بازار بورس نشوید

بورس
نویسنده: رضا عبدی
20 تیر 1402
ویژگی فردی در بورس

سرمایه‌گذاری موفقیت‌آمیز در بورس سخت است، اما این کار صرفا به داشتن توانایی و اطلاعات فراوان خلاصه نمی‌شود. سرمایه‌گذاری موفقیت‌آمیز نیازمند چیزهایی است که شاید بسیار کمیاب باشند؛ مانند توانایی در شناسایی و غلبه بر ضعف‌های روانشناختی خود!

در طی ۲۰ سال گذشته، روانشناسی به روش‌های مختلف در فرهنگ ما نفوذ کرده و اخیراً در حوزه مالی رفتاری نیز وارد شده است. کارشناسان حوزه مالی رفتاری توصیه‌های فراوانی درباره درک روانشناختی و رفتارهای سرمایه‌گذاران، مخصوصا اشتباهاتی که آن‌ها انجام می‌دهند دارند. برخی از ویژگی‌ها و عادات منفی‌ای که سرمایه‌گذاران باید به شدت از آن اجتناب کنند، به شرح زیر هستند:

اعتماد به نفس بیش از حد

اعتماد به نفس بیش از حد، به توانایی نامحدود ما به عنوان انسان اشاره دارد که معتقد است توانایی و زرنگی او بیش از آن چه که فکر می‌کند، است. به همین دلیل است که ۸۲ درصد از افراد می‌گویند آن‌ها جزو ۳۰ درصد رانندگان ماهر و بدون اشتباه هستند. البته چنین خوش‌بینی‌ای همیشه بد نیست. مطمئناً اگر ما نسبت به موضوعات زندگی بدبین باشیم، بـه سختی می‌توانیم با بسیاری از مشکلات برخورد کرده و آن‌ها را حل کنیم. با این وجود، اعتماد بیش از حد به این صورت که معتقد باشیم بهتر از سایر سرمایه‌گذاران می‌توانیم آینده شرکت مایکروسافت یا گوگل را پیش‌بینی کنیم، به ما آسیب خواهد زد و این احتمال وجود دارد که نتوانیم آن را به درستی پیش‌بینی کنیم.

مطالعات نشان می‌دهد سرمایه‌گذرانی که بیش از حد به خودشان اعتماد دارند، دائما در حال خرید و فروش هستند چون تصور می‌کنند بیشتر از افرادی که آن طرف معامله قرار دارند، می‌دانند. این در حالی است که خرید و فروش دائم هزینه را افزایش می‌دهد و به ندرت نتیجه مثبت دارد.

نکته: این موضوع ثابت شده است که هزینه‌های خرید و فروش مثل کارمزد، مالیات و زیان اختلاف قیمت خرید و فروش، بازده سالانه را به شدت کاهش می‌دهد.

حافظه گزینشی

ما اغلب علاقه نداریم رویدادها یا تجربیات دردناک و منفی گذشته را به خاطر بیاوریم؛ مخصوصا اگر چیزی باشد که ما خودمان آن را تجربه کرده باشیم. در زمینه سرمایه‌گذاری قطعا نمی‌خواهیم آن سهامی که به اشتباه فرصت خرید آن را از دست دادیم (اگر من سهم الف را در فلان زمان خریده بودم) و اشتباهاتی که منجر به زیان شده است را با خودمان مرور کنیم. در حقیقت، ما به جای یادآوری دقیق گذشته آن را به شکل گزینشی به خاطر خواهیم آورد، به طوری که با نیازها و ترجیحات ذهنی ما سازگار باشد. با گذشت زمان، به خاطر آوردن رویدادها احتمالاً دقیق نخواهد بود اما با تصویر کلی که ما از خود داریم، آمیخته خواهد شد. درنتیجه، یک سرمایه‌گذار نباید حافظه گزینشی داشته باشد.

خود مانعتراشی

محققان رفتاری را بررسی کرده‌اند که می‌توان آن را نقطه مقابل اعتماد به نفس بیش از حد تلقی کرد. خود مانع‌تراشی زمانی رخ می‌دهد که ما تلاش می‌کنیم تا با دلیلی که ممکن است درست نباشد، عملکرد احتمالا ضعیف آینده خود را توجیه کنیم. یک نمونه از خود مانع‌تراشی وقتی رخ می‌دهد که قبل از یک ارائه می‌گوییم امروز حالم خوب نیست. بنابراین اگر ارائه خوب اجرا نشود، توجیه خواهیم داشت. یا قبل از انجام یک بازی مهم می‌لنگیم و هنگام نرمش زانو یا مچ خود را می‌گیریم. اگر خوب بازی نکنیم می‌گوییم به دلیل آسیب دیدگی در مچ پا بود.

همچنین، ما به عنوان یک سرمایه‌گذار در مواردی که بازده سرمایه‌گذاری کاملا مطابق با انتظارمان نباشد نیز ممکن است تسلیم خود مانع‌تراشی شویم. مثلا این جمله در بین سرمایه‌گذاران تازه‌کار بسیار متداول است: «وقت زیادی همانند موارد قبلی صرف بررسی این سهم نکردم». این جمله یک نمونه آشکار خود مانع‌تراشی است.

زیانگریزی

واضح است که بسیاری از سرمایه‌گذاران به طور آشکار بر سهم‌هایی دست خواهند گذاشت که در حال حاضر در زیان قرار دارند، حتی اگر بقیه سبد سهام آنان در سود باشد. این رفتار زیان‌گریزی نامیده می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران نشان داده‌اند که تمایل زیادی برای فروش سهم‌های سودآورد دارند، در حالی که نمی‌خواهند شکست را در مورد سهام زیان‌ده قبول کنند. با زیان‌گریز بودن ممکن است نتوانیم بین یک تصمیم بد و یک نتیجه بد تمایز قائل شویم. ما از یک نتیجه بد، مثل گرفتن عملکرد ضعیف از یک سهم معین افسوس می‌خوریم، حتی اگر آن سهم را با دلایل درستی انتخاب کرده باشیم. در این مورد، افسوس خوردن می‌تواند منجر به این شود که تصمیم بدی برای فروش بگیریم، مثل فروش سهام یک شرکت قوی و سودده به جای خرید بیشتر آن.

زیان گریزی باعث می‌شود تا ما درد زیان را شدیدتر از شادی سود، احساس نکنیم و باعث بی‌میلی به پذیرش سریع درد می‌شود و ممکن است باعث شود به مدت طولانی سهام زیان‌ده را نگهداری کنیم به این امید واهی که آن‌ها برخواهند گشت. این موضوع مانع دیدن پیامدهای تصمیمات‌مان خواهد شد.

انحراف در درک حقایق

خطر دیگری که از اعتماد بیش از حد و تمرکز نادرست نشأت می‌گیرد این است که ما چگونه به اطلاعات نگاه می‌کنیم. در اغلب موارد ما به اعتقاداتی می‌رسیم که هیچ شناختی نسبت به آن نداریم و دچار انحراف در درک حقایق می‌شویم، یا اطلاعاتی را جمع‌آوری می‌کنیم که از آن چه قبلا به آن باور داشتیم یا می‌خواهیم باور داشته باشیم، حمایت می‌کند. مثلا اگر ماشین پژو داشته باشیم، به احتمال زیاد تمایل داریم تا اطلاعاتی را که از تجربیات خوب نگهداری پژو حمایت می‌کند، باور کنیم و اطلاعاتی را که عکس این حالت باشد، رد کنیم. اگر واحدهای یک صندوق سرمایه‌گذاری مشترک که عمدتا در سهام نفتی سرمایه‌گذاری نموده را خریداری کرده‌ایم، ممکن است تاکید بیش از حدی بر اطلاعات مثبت این بخش داشته و اخبار منفی درباره این سهام و عملکرد آن‌ها را کم اهمیت جلوه دهیم.

اثر قالب بخشی

یکی دیگر از انواع محاسبه ذهنی، توجه نسبی به ارزش است. اثر قالب بخشـی بـه ایــن اشاره دارد که چگونه یک نقطه مرجع که اغلب اوقات یک الگوی نامناسب است، می‌تواند بر تصمیمات ما اثر بگذارد.

به عنوان مثال فرض کنید تصمیم می‌گیریم تا یک تلویزیون بخریم. اما قبل از این که 10 میلیون تومان برای آن پرداخت کنیم، می‌فهمیم که در یک مغازه پایین‌تر می‌توان آن را 2 میلیون تومان ارزان‌تر خریداری کرد. در این مورد ما کاملاً مایل هستیم تا به کوچه پایین‌تر رفته و تلویزیون را ارزان‌تر بخریم. از طرف دیگر، اگر قصد خرید مجموعه مبلمان جدیدتری را برای منزل خود با قیمت 100 میلیون تومان داشته باشیم، احتمالاً به کوچه پایین‌تر که آن را به قیمت 98 میلیون تومان می‌فروشد، نمی‌رویم. چرا؟ آیا ما در این حالت 2 میلیون تومان پس‌انداز نمی‌کنیم؟

متاسفانه ما تخفیف را به صورت نسبی نگاه می‌کنیم؛ نه به صورت مطلق. وقتی داشتیم تلویزیون می‌خریدیم، با رفتن به مغازه دومی ۲۰ درصد در خرید صرفه‌جویی کردیم، اما وقتی مبلمان می‌خریدیم تنها ۲ درصد پس‌انداز می‌کردیم. بنابراین به نظر می‌رسد 2 میلیون تومان همیشه 2 میلیون ارزش ندارد و ارزش آن بستگی به موقعیت خواهد داشت. بهترین روش برای اجتناب از جنبه‌های منفی محاسبه ذهنی، تمرکز بر بازده کل سرمایه‌گذاری است و نباید فکر کنید که بخش‌های مختلف بودجه شما چنان جدای از هم هستند که تصمیمات به ظاهر کوچک، تأثیرات زیادی بر آن ندارد.

رفتار تقلیدی (پیروی از دیگران)

هزاران سهم در بازار معامله می‌شوند. سرمایه‌گذاران نمی‌توانند در مورد همه آن‌ها اطلاعات کسب کرده و آن‌ها را بشناسند. در حقیقت، شناخت واقعی حتی تعدادی از آن‌ها بسیار مشکل است. اما سرمایه‌گذاران با انبوهی از پیشنهادات و نظرات از طرف کارگزاران، مجلات، سایت‌های اینترنتی تلویزیون و سایر منابع روبرو می‌شوند. برخی‌ها به طور اجتناب‌ناپذیری فکر می‌کنند که آخرین پیشنهادات خریدی که شنیده‌اند، نسبت به سهامی که در حال حاضر در اختیار دارند بهتر است، در نتیجه اقدام به خرید و فروش و جایگزینی سهام می‌کنند.

نمی‌گوییم که سرمایه‌گذاران باید لزوماً سهامی را که در حال حاضر در اختیار دارند نگهداری کنند. برخی از سهم‌ها باید فروخته شوند؛ مخصوصا سهام شرکت‌هایی که در حال تنزل بوده یا قیمت سهام آن شرکت‌ها از ارزش منصفانه‌اش فراتر رفته است. اما واضح است که بسیاری از سرمایه‌گذاران حقیقی (و نهادی) به دلایل بسیار، به طور اشتباه اقدام به خرید و فروش‌های مکرر کرده و دچار زیان هنگفتی می‌شوند.

همه ما می‌توانیم با یادگیری روش‌های علمی انتخاب سهام و دقت در این زمینه، سرمایه‌گذاری بسیار بهتری انجام دهیم. نباید به شایعات عکس‌العمل نشان داده و خرید و فروش بدون دلیل انجام دهیم. هر دلخوشی و آرامش کوتاهی که از خرید و فروش‌های تقلیدی و دنباله‌روی از رهبران بازار ایجاد می‌شود، می‌تواند منجر به عملکرد ضعیف یا سرمایه‌گذاری مغایر با اهداف خاص سرمایه‌گذار شود. در پایان، امیدواریم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد.

 

 

مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

وام بدون چک و ضامن
×
وام بدون چک و ضامن
تا 50 میلیون تومان
دیجی‌پی