رده بررسی تردمیل انتظارات در دنیای مالی: چرا هرگز راضی نمی‌شویم؟

تردمیل انتظارات در دنیای مالی: چرا هرگز راضی نمی‌شویم؟

بررسی
نویسنده: رضا عبدی
14 مهر 1404

در سال‌های اخیر اصطلاحی جذاب وارد ادبیات اقتصادی و روان‌شناسی مالی شده است: تردمیل انتظارات. این مفهوم به چرخه‌ای اشاره دارد که در آن افراد، شرکت‌ها و حتی دولت‌ها دائماً انتظارات خود را بالاتر می‌برند و به‌محض دستیابی به اهداف قبلی، دیگر احساس رضایت نمی‌کنند. درست مثل کسی که روی تردمیل می‌دود: هر چقدر تلاش کند، در همان نقطه باقی می‌ماند و به خط پایان واقعی نمی‌رسد.

این پدیده نه‌تنها در زندگی روزمره بلکه در دنیای مالی و سرمایه‌گذاری بسیار پررنگ است. سرمایه‌گذاران مدام به دنبال بازدهی بیشترند، مصرف‌کنندگان هر روز استانداردهای بالاتری برای رفاه تعریف می‌کنند و شرکت‌ها دائماً باید سودهای بزرگ‌تر از سال قبل گزارش دهند. اما این چرخه بی‌پایان چه اثری بر تصمیمات مالی، سرمایه‌گذاری و حتی آرامش روانی ما دارد؟ در این مطلب از رده، به بررسی مفهوم تردمیل انتظارات در حوزه مالی می‌پردازیم.

تردمیل انتظارات چیست؟

تردمیل انتظارات (Expectation Treadmill) استعاره‌ای است از حالتی که افراد پس از رسیدن به یک هدف مالی، به‌سرعت به آن عادت می‌کنند و دیگر برایشان رضایت‌بخش نیست. درست مانند کسی که روی دستگاه تردمیل می‌دود و هرچقدر هم تلاش کند، در همان نقطه باقی می‌ماند. در نتیجه، دستاوردهای قبلی بی‌ارزش به نظر می‌رسند و سطح جدیدی از توقعات شکل می‌گیرد.

در حوزه مالی و سرمایه‌گذاری، این پدیده به‌وضوح دیده می‌شود. فردی که یک بار سود بالایی از بورس یا طلا به دست آورده، در دفعات بعد کمتر از آن سود را ناکافی می‌داند و برای تکرار تجربه گذشته وارد سرمایه‌گذاری‌های پرریسک‌تر می‌شود. همین چرخه می‌تواند به نارضایتی دائمی و حتی از دست رفتن دارایی منجر شود. در سطح سازمانی نیز شرکت‌ها دائماً باید رشد بیشتری نسبت به سال قبل گزارش کنند تا سهام‌داران را راضی نگه دارند.

تردمیل انتظارات تنها محدود به سرمایه‌گذاری نیست، بلکه در زندگی روزمره هم وجود دارد. افزایش درآمد، خرید خانه بزرگ‌تر یا خودرو لوکس‌تر، تنها رضایتی موقت ایجاد می‌کند و پس از مدتی فرد دوباره به دنبال سطح بالاتری از رفاه می‌رود. این چرخه بی‌پایان اگر مدیریت نشود، افراد و حتی اقتصادها را وارد مسیری پرریسک و پر از نارضایتی می‌کند.

ریشه‌های روان‌شناختی تردمیل انتظارات در دنیای مالی

چرا انسان‌ها چنین چرخه‌ای را تجربه می‌کنند؟ پاسخ در روان‌شناسی نهفته است. چند عامل مهم عبارت‌اند از:

1) مقایسه اجتماعی (Social Comparison)

انسان ذاتاً موجودی اجتماعی است و از دوران ابتدایی زندگی‌اش موفقیت خود را در مقایسه با دیگران می‌سنجد. به عنوان مثال، وقتی می‌بینیم همکارمان با خرید سهام خاصی سود بیشتری کسب کرده یا همسایه‌مان خانه‌ای گران‌تر خریده، ناخودآگاه خود را با او مقایسه می‌کنیم.

این مقایسه اجتماعی باعث می‌شود به دستاوردهای خودمان کم‌ارزش نگاه کنیم و مدام سطح توقع را بالاتر ببریم. تحقیقات روان‌شناسی نشان داده که حس رضایت مالی بیشتر به مقایسه با دیگران وابسته است تا به واقعیت درآمد یا دارایی شخصی.

2) عادت‌پذیری یا سازگاری لذتی (Hedonic Adaptation)

یکی از مهم‌ترین دلایل شکل‌گیری تردمیل انتظارات، پدیده سازگاری لذتی است. انسان‌ها بعد از هر دستاورد یا تغییر مثبت، خیلی سریع به شرایط جدید عادت می‌کنند. مثلا خرید ماشین جدید در ابتدا هیجان‌انگیز است، اما بعد از چند ماه برایمان کاملاً عادی می‌شود. در امور مالی هم، رسیدن به یک سطح درآمد یا دارایی، تنها رضایت کوتاه‌مدت می‌آورد؛ سپس نقطه مطلوب جابه‌جا می‌شود و هدف بعدی بزرگ‌تر شکل می‌گیرد.

3) خطای شناختی «لنگر ذهنی» (Anchoring Bias)

وقتی یک بار تجربه‌ای مثبت از بازدهی یا سود بالا داریم، همان عدد در ذهن‌مان به‌عنوان لنگر می‌نشیند. به عنوان مثال، اگر در یک سال ۵۰% سود از بورس کسب کنیم، در سال‌های بعد کمتر از آن برایمان بی‌معنا می‌شود. همین امر باعث می‌شود که سرمایه‌گذاران ریسک‌های غیرمنطقی بپذیرند تا دوباره همان سطح بازدهی را تجربه کنند. در واقع، ذهن ما به‌جای نگاه واقع‌بینانه به شرایط بازار، به گذشته‌ای استثنایی گره می‌خورد.

4) اثر مالکیت یا دلبستگی به دارایی (Endowment Effect)

روان‌شناسی رفتاری نشان می‌دهد افراد ارزش دارایی‌هایی که مالک آن هستند را بیش از ارزش واقعی برآورد می‌کنند. وقتی سهامی در اختیار داریم، ناخودآگاه انتظار داریم قیمتش بالا برود، چون ذهن‌مان به آن دارایی وابسته شده است. این وابستگی باعث می‌شود که نه‌تنها سطح انتظارات بالاتر برود، بلکه خروج از سرمایه‌گذاری‌های اشتباه هم سخت‌تر شود.

مفهوم فیل سفید در سرمایه گذاری

5) مقیاس‌گذاری تدریجی (Escalation of Commitment)

وقتی وارد یک مسیر مالی می‌شویم و بخشی از موفقیت را تجربه می‌کنیم، تمایل داریم سطح تعهد و سرمایه‌گذاری را افزایش دهیم. مثلا، اگر با خرید ۱۰ میلیون تومان طلا سود کرده‌ایم، دفعه بعد انتظار داریم با ۵۰ میلیون تومان همان سود یا بیشتر را تجربه کنیم. این مقیاس‌گذاری تدریجی باعث رشد تصاعدی انتظارات می‌شود و می‌تواند به ریسک‌پذیری بیش از حد منجر شود.

6) توهم کنترل (Illusion of Control)

افراد معمولاً فکر می‌کنند کنترل بیشتری بر بازار و نتایج مالی دارند تا آنچه واقعاً وجود دارد. مثلاً تصور می‌کنند با تحلیل شخصی می‌توانند همیشه زمان درست خریدوفروش را پیدا کنند. این توهم باعث می‌شود انتظارات بازدهی بالاتر شکل بگیرد و شکست‌های احتمالی نادیده گرفته شود.

7) تبلیغات و القائات رسانه‌ای

رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و حتی دوستان و آشنایان با نمایش سبک زندگی لوکس و روایت‌های موفقیت‌های مالی سریع، انتظارات غیرواقعی ایجاد می‌کنند. تبلیغاتی مثل «با این روش ظرف ۶ ماه میلیاردر شوید» یا نمایش زندگی سرمایه‌گذاران موفق در اینستاگرام، ذهن افراد را به سمت اهدافی دور از دسترس سوق می‌دهد. همین امر باعث می‌شود تردمیل انتظارات با سرعت بیشتری بچرخد.

تأثیرات منفی تردمیل انتظارات

تردمیل انتظارات اگرچه می‌تواند به‌عنوان نیروی محرک رشد و تلاش بیشتر عمل کند، اما در دنیای مالی پیامدهای منفی عمیقی دارد که نباید نادیده گرفته شود. این پیامدها نه‌تنها زندگی شخصی افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه در سطح کلان می‌تواند تعادل اقتصاد را نیز بر هم بزند.

1) استرس و اضطراب مالی

یکی از نخستین اثرات منفی این پدیده، ایجاد استرس و نگرانی دائمی است. فردی که هرگز از دستاوردهای مالی خود راضی نیست، مدام در حال تلاش برای رسیدن به سطحی بالاتر است. حتی اگر درآمد او چند برابر افزایش پیدا کند یا سود قابل توجهی در سرمایه‌گذاری به دست آورد، بعد از مدت کوتاهی همان دستاورد برایش عادی می‌شود و دیگر رضایتی به همراه ندارد. این حالت باعث می‌شود ذهن همیشه در حالت «کمبود» قرار بگیرد و فرد هیچ‌گاه طعم آرامش مالی واقعی را نچشد. به مرور زمان، این فشار روانی می‌تواند به فرسودگی، افسردگی و حتی مشکلات جسمی ناشی از اضطراب تبدیل شود.

استرس مالی چیست و چطور از آن رها شویم؟

2) ریسک‌پذیری بیش از حد

وقتی سطح انتظارات به‌طور غیرواقعی بالا می‌رود، افراد برای رسیدن به آن اهداف به سرمایه‌گذاری‌های پرریسک روی می‌آورند. سرمایه‌گذاری‌های پرخطر شاید در کوتاه‌مدت سود چشمگیر ایجاد کنند، اما در بلندمدت می‌توانند منجر به نابودی بخش زیادی از دارایی شوند. بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد در بورس یا رمزارزها قربانی همین چرخه شده‌اند: ابتدا سودی بزرگ و غیرمنتظره به دست آورده‌اند، سپس برای تکرار آن سود حاضر شده‌اند همه دارایی خود را در معرض خطر قرار دهند و در نهایت با ضرر سنگین روبه‌رو شده‌اند.

3) افزایش تورم سبک زندگی

تردمیل انتظارات تنها به حوزه سرمایه‌گذاری محدود نمی‌شود، بلکه در زندگی شخصی نیز اثر می‌گذارد. وقتی درآمد افراد افزایش پیدا می‌کند، به‌جای این که به رضایت و امنیت مالی بیشتری برسند، سطح هزینه‌هایشان را نیز بالا می‌برند. خانه بزرگ‌تر، خودرو لوکس‌تر و سبک زندگی پرخرج‌تر جایگزین قبلی می‌شود. این چرخه که با عنوان «تورم سبک زندگی» شناخته می‌شود، باعث می‌شود افراد با وجود رشد درآمد، باز هم احساس کمبود کنند و پس‌انداز یا ثروت پایداری برای آینده نداشته باشند.

4) شکل‌گیری نابرابری و احساس عقب‌ماندگی

تردمیل انتظارات در سطح اجتماعی نیز پیامدهای منفی به همراه دارد. وقتی برخی افراد می‌توانند سطح توقعات خود را با درآمد بالا هماهنگ کنند، اما دیگران قادر به این کار نیستند، احساس نابرابری و عقب‌ماندگی در جامعه تشدید می‌شود. شبکه‌های اجتماعی نیز این مسئله را بدتر می‌کنند؛ چون سبک زندگی لوکس تعداد اندکی، به چشم عموم می‌آید و انتظارات همگانی را غیرواقعی افزایش می‌دهد. در چنین شرایطی حتی کسانی که زندگی مالی مناسبی دارند، خود را ناکافی می‌پندارند.

5) نارضایتی مزمن و فرسایش کیفیت زندگی

در نهایت، یکی از عمیق‌ترین پیامدهای منفی تردمیل انتظارات، نارضایتی مزمن از زندگی است. فردی که همیشه به سطح بالاتری نگاه می‌کند و دستاوردهای فعلی را کم‌ارزش می‌شمارد، هرگز شادی پایدار را تجربه نخواهد کرد. او ممکن است در ظاهر موفق باشد، اما در باطن همواره احساس ناکافی بودن و عقب‌ماندگی دارد. این فرسایش تدریجی کیفیت زندگی، شاید از هر پیامد مالی دیگر خطرناک‌تر باشد.

چطور تردمیل انتظارات را مدیریت کنیم؟

شناختن تردمیل انتظارات به‌تنهایی کافی نیست. اگر این چرخه بی‌پایان مدیریت نشود، می‌تواند آرامش مالی فردی و حتی تعادل اقتصادی را از بین ببرد. خوشبختانه، روان‌شناسی مالی و تجربه‌های واقعی نشان می‌دهد که می‌توان با مجموعه‌ای از راهکارها سرعت این تردمیل را کاهش داد و رضایت بیشتری در زندگی مالی ایجاد کرد.

1) تعیین اهداف واقع‌بینانه و قابل اندازه‌گیری

یکی از دلایل اصلی گرفتار شدن در تردمیل انتظارات، تعیین اهداف غیرواقعی و بلندپروازانه است. وقتی فرد هدفی مثل «سه برابر کردن سرمایه در یک سال» برای خود تعیین می‌کند، احتمالاً پس از دستیابی به سود معقول و منطقی هم راضی نمی‌شود. راهکار این است که اهداف مالی به‌صورت مشخص، واقع‌بینانه و قابل دستیابی تعریف شوند. مثلاً به‌جای هدف غیرواقعی «ثروتمند شدن سریع»، می‌توان هدف «پس‌انداز ۲۰ درصد از درآمد ماهانه برای سه سال آینده» را انتخاب کرد. چنین اهدافی هم دست‌یافتنی هستند و هم حس رضایت واقعی به همراه دارند.

2) تمرکز بر رضایت درونی به‌جای مقایسه اجتماعی

مقایسه دائمی با دیگران یکی از موتورهای اصلی تردمیل انتظارات است. فردی که درآمد یا دارایی خود را با همکاران و دوستانش می‌سنجد، همیشه احساس عقب‌ماندگی می‌کند. برای مدیریت این مسئله باید معیارهای شخصی برای موفقیت تعریف شود. به‌عنوان مثال، اگر کسی توانسته است هزینه تحصیل فرزندش را بدون وام تأمین کند یا وامی را زودتر از موعد بازپرداخت نماید، این خود یک دستاورد مهم است؛ حتی اگر اطرافیانش سرمایه‌گذاری‌های پرسودتری داشته باشند. تمرکز بر پیشرفت فردی به‌جای مقایسه اجتماعی، فشار روانی را به‌طور چشمگیری کاهش می‌دهد.

3) کنترل تورم سبک زندگی

افزایش درآمد معمولاً با افزایش هزینه‌ها همراه می‌شود. بسیاری از افراد با رشد درآمد به‌سرعت سبک زندگی خود را ارتقا می‌دهند و همین موضوع باعث می‌شود همواره همان حس «کمبود» را تجربه کنند. کنترل این چرخه به معنای متوقف کردن لذت‌های زندگی نیست، بلکه یعنی بخشی از افزایش درآمد به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری اختصاص داده شود، نه صرفاً به هزینه‌های بیشتر. برای مثال، فردی که ترفیع شغلی گرفته است می‌تواند به‌جای خرید خودروی لوکس، بخشی از درآمد اضافه را برای سرمایه‌گذاری بلندمدت کنار بگذارد. این رویکرد به مرور زمان احساس امنیت مالی ایجاد می‌کند.

4) استفاده از مشاور مالی و برنامه‌ریزی مکتوب

یکی از مشکلات رایج افراد این است که اهداف و تصمیم‌های مالی‌شان شفاف و مدون نیست. در چنین شرایطی، ذهن به‌طور ناخودآگاه سطح توقعات را بالا می‌برد. داشتن یک برنامه مالی مکتوب و مشورت با یک مشاور مالی حرفه‌ای، کمک می‌کند تا تصمیم‌ها بر اساس واقعیت بازار و توانایی فردی اتخاذ شود. مشاور می‌تواند جلوی تصمیم‌های هیجانی را بگیرد و انتظارات غیرواقعی را تعدیل کند.

5) پذیرش اصل «کافی بودن»

شاید مهم‌ترین راهکار روان‌شناختی در این زمینه، یادگیری «رضایت از نقطه کافی» باشد. این به آن معناست که فرد بپذیرد همیشه فرصت‌های سودآورتر یا سبک زندگی لوکس‌تری در اطراف وجود دارد، اما رسیدن به آن‌ها الزاماً خوشبختی بیشتری به همراه نمی‌آورد. اگر فرد بتواند نقطه‌ای را در زندگی مالی خود به‌عنوان «کافی» تعریف کند، مثلاً تأمین هزینه‌های ضروری، داشتن پس‌انداز اضطراری و سرمایه‌گذاری بلندمدت معقول، آنگاه از چرخه بی‌پایان نارضایتی رها خواهد شد.

موفقیت وقتی کامل می‌شود که با آرامش همراه باشد

تردمیل انتظارات مفهومی است که به ما نشان می‌دهد چرا در مسائل مالی، سرمایه‌گذاری و حتی زندگی روزمره، هرگز رضایت کامل به دست نمی‌آوریم. این چرخه هم جنبه‌های مثبت دارد (انگیزه و رشد) و هم آثار منفی (استرس و ریسک‌پذیری بیش از حد).

کلید موفقیت در این است که انتظارات خود را آگاهانه مدیریت کنیم. پذیرش اصل «کافی بودن»، پرهیز از مقایسه بی‌پایان با دیگران و تعیین اهداف واقع‌بینانه می‌تواند به ما کمک کند تا نه‌تنها موفق‌تر بلکه آرام‌تر زندگی کنیم.

در نهایت، دنیای مالی پر از فراز و نشیب است؛ اگر روی تردمیل انتظارات با سرعت بی‌وقفه بدویم، نه‌تنها به مقصد نمی‌رسیم، بلکه فرسوده و خسته خواهیم شد. بهترین راه این است که گاهی سرعت را کم کنیم، به دستاوردهای کنونی نگاه کنیم و از مسیر لذت ببریم.

تیم تولید محتوای رده
تیم تولید محتوای سایت رده با هدف ارائه اطلاعات دقیق و به‌روز درباره خدمات بانکی فعالیت می‌کند. این تیم با بررسی تخصصی محصولات و خدمات مالی مانند حساب‌های بانکی، تسهیلات و کارت‌های اعتباری، کاربران را در انتخاب بهترین گزینه‌ها یاری می‌دهد.
مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

دریافت وام
×
دریافت وام بانکینو
بدون نیاز به ضامن و چک
تا ۱۰۰ میلیون تومان