ناترازی بانک چیست و کدام بانکهای ایران ناتراز هستند؟

در سالهای اخیر، اصطلاح «ناترازی بانکها» بارها در اخبار و صحبتهای اقتصادی شنیده شده است. اما ناترازی دقیقاً چیست؟ چرا این موضوع برای مردم و اقتصاد کشور مهم است؟ در این مطلب، به زبان ساده توضیح میدهیم که ناترازی بانکی چیست، در دنیا چگونه با آن برخورد میشود، نمونههای داخلی مثل موسسه ثامن چه تأثیری داشتهاند، بانک مرکزی چه نقشی در این میان دارد و وضعیت کنونی بانکهای ناتراز در ایران چگونه است.
- ناترازی بانک چیست؟
- ناترازی در دنیا: تا کجا تحمل میشود و کی به ورشکستگی میرسد؟
- ورشکستگی بانکی
- در صورت ورشکستگی بانک تکلیف پول ما چه میشود؟
- نقش “صندوق ضمانت سپردهها” چیست؟
- تکلیف سپردههای ارزی چیست؟
- نمونه داخلی ناترازی: موسسه ثامن و تأثیر آن بر اقتصاد
- شاخص مهم ناترازی بانکها چیست؟
- نقش بانک مرکزی: چطور پول مردم را حفظ کند؟
ناترازی بانک چیست؟
به زبان ساده، وقتی میگوییم یک بانک «ناتراز» است، یعنی دخلوخرجش با هم نمیخواند. بانکها پول سپردهگذاران (مثل شما که پولتان را در بانک نگه میدارید) را میگیرند و با آن وام میدهند یا سرمایهگذاری میکنند. حالا اگر بانک نتواند پول کافی از وامها یا سرمایهگذاریهایش به دست بیاورد تا سود سپردهها را بپردازد یا پول مردم را در زمان نیاز برگرداند، دچار ناترازی میشود.
ناترازی میتواند در چند حوزه اتفاق بیفتد:
- ناترازی نقدینگی: بانک پول نقد کافی ندارد تا به سپردهگذاران یا وامگیرندگان بدهد.
- ناترازی دارایی و بدهی: بدهیهای بانک (مثل پول سپردهگذاران) از داراییهایش (مثل وامهای برگشتی یا املاک) بیشتر است.
- ناترازی درآمد و هزینه: هزینههای بانک (مثل سود پرداختی به سپردهها) از درآمدش (مثل سود وامها) بیشتر است.
یکی از شاخصهای مهم برای تشخیص ناترازی، «نسبت کفایت سرمایه» است. این نسبت نشان میدهد که سرمایه بانک تا چه حد میتواند ریسکهایش را پوشش دهد. در ایران، بانک مرکزی حداقل 8 درصد را برای این شاخص تعیین کرده، اما در استانداردهای جهانی، این عدد گاهی تا 16 درصد هم میرسد. اگر این نسبت منفی شود، یعنی بانک در وضعیت بحرانی است.
ناترازی در دنیا: تا کجا تحمل میشود و کی به ورشکستگی میرسد؟
ناترازی بانکی در همه جای دنیا وجود دارد و مشکل جدیدی نیست. اما کشورها با قوانین سختگیرانه و نظارت دقیق سعی میکنند آن را کنترل کنند. در بسیاری از کشورها، بانکها باید استانداردهای بینالمللی مثل «باسل 3» را رعایت کنند که حداقل نسبت کفایت سرمایه را 10.5 تا 12 درصد تعیین کرده است. اگر بانکی از این استانداردها فاصله بگیرد، نهادهای ناظر (مثل بانک مرکزی در ایران یا فدرال رزرو در آمریکا) وارد عمل میشوند.
در دنیا، ناترازی تا حدی تحمل میشود که به ثبات نظام بانکی و اعتماد مردم لطمه نزند. مثلاً اگر بانکی موقتاً نقدینگی کم داشته باشد، میتواند از بانک مرکزی یا بازار بینبانکی وام بگیرد. اما اگر ناترازی طولانی شود یا داراییهای بانک به شدت از بدهیهایش کمتر شود، خطر ورشکستگی پیش میآید.
ورشکستگی بانکی
ورشکستگی وقتی رخ میدهد که بانک نتواند تعهداتش (مثل پرداخت پول سپردهگذاران) را انجام دهد. در این حالت، معمولاً بانک مرکزی یا نهادهای ناظر یا بانک را منحل میکنند، یا آن را با بانک دیگری ادغام میکنند، یا دولت برای نجاتش وارد عمل میشود. نمونه معروف جهانی، بحران مالی 2008 است که بانکهایی مثل لمن برادرز در آمریکا ورشکست شدند و دولت برای نجات بقیه بانکها میلیاردها دلار هزینه کرد. در اغلب کشورها، معمولاً سپردهگذاران تا سقف مشخصی (مثلاً 100،000 یورو در اروپا) بیمه هستند، یعنی حتی اگر بانک ورشکست شود، پولشان تا این سقف تضمین شده است. این باعث میشود اعتماد مردم به نظام بانکی حفظ شود.
در صورت ورشکستگی بانک تکلیف پول ما چه میشود؟
ورشکستگی بانکها خیلی سخت اتفاق میافتد. بانکها بخشی از بدنه نظام اقتصادی یک کشور هستند. پس لازم نیست زیاد دغدغه این موضوع را داشته باشید. در ادامه با توجه به قوانین موجود موارد مهمی را در اینباره به شما خواهیم گفت.
با یک پرسش مهم کمی موضوع را روشن میکنیم. آیا بانک همه پول سپرده مشتریان را در راه درآمدزایی (اعطاء تسهیلات، پروژههای سرمایهگذاری و … ) مصرف میکند؟ پاسخ خیر است. درصدی از سپردهها طبق قانون نزد “صندوق ضمانت سپردهها” نگهداری میشود.
نقش “صندوق ضمانت سپردهها” چیست؟
صندوق ضمانت سپردهها در ایران نهادی است که تحت نظارت بانک مرکزی فعالیت میکند و وظیفه اصلی آن تضمین بازپرداخت سپردههای مشتریان در صورت بروز مشکل برای بانکها یا مؤسسات اعتباری مجاز است. این صندوق از سال 1393 بهطور رسمی فعالیت خود را آغاز کرده و هدف آن افزایش اعتماد عمومی به نظام بانکی و کاهش ریسک برای سپردهگذاران است. سقف سطح پوشش این صندوق برای هر سپرده تاکنون 100 میلیون تومان بوده است. به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی در 23 اردیبهشت سال 1404، سطح پوشش صندوق ضمانت سپردهها از مبلغ 100 میلیون تومان به 400 میلیون تومان افزایش پیدا کرده است. این بدان معناست که در صورت ورشکستگی یا مشکلات مالی یک بانک، سپردهگذاران میتوانند تا این سقف از سرمایه خود را از طریق صندوق ضمانت سپردهها دریافت کنند.
پس با این وجود در صورت وجود داشتن مبلغ یک میلیارد تومان سپرده در صورت بروز ورشکستگی صرفا مبلغ 400 میلیون تومان به ما پرداخت میشود؟ صندوق ضمانت سپردهها تا مبلغ 400 میلیون تومان را تضمین میکند. این بدین معنا نیست که الباقی پول شما از بین برود. ولی در زمان کوتاهی هم به آن نخواهید رسید. الباقی پول پس از انجام فرایند تصفیه بانک و فروش داراییها و … نقدینگی لازم ایجاد و بازپرداخت مبلغ انجام خواهد شد.
تکلیف سپردههای ارزی چیست؟
موضوع سپردههای ارزی کمی متفاوت از سپردههای ریالی است. مبالغ سپردههای ارزی فارغ از ریسک ورشکستگی، ریسک دیگر در بازپرداخت آنها در شرایط عادی بانکها نیز داشته است. تجربه تاریخی در سالهای 1390 و 1391 نشان داد که برخی بانکها بهجای بازپرداخت ارز، معادل ریالی آن را با نرخ دولتی به سپردهگذاران پرداخت کردند، که این موضوع باعث کاهش اعتماد عمومی به سپردههای ارزی شد. پس از آن بانک مرکزی برای افزایش اعتماد سپردهگذاران ضمانت اصل سپردهها و سود سپردهها را به صورت ارزی بر عهده گرفت و بانکها را صرفا عامل معرفی قرار داد. حدود سال 96، بانک مرکزی تعهد داده است که سپردههای ارزی بهصورت ارزی (اسکناس همان ارز) بازپرداخت شوند، بهویژه اگر سپردهگذاری بهصورت اسکناس انجام شده باشد. سود این سپردهها نیز بهصورت ارزی پرداخت میشود.
نمونه داخلی ناترازی: موسسه ثامن و تأثیر آن بر اقتصاد
یکی از نمونههای معروف ناترازی در ایران، موسسه اعتباری ثامنالحجج بود که در دهه 90 مشکلات بزرگی ایجاد کرد. این موسسه به دلیل فعالیتهای غیرمجاز، نظارت ضعیف و سرمایهگذاریهای پرریسک، دچار ناترازی شدید شد. ثامنالحجج سودهای غیرواقعی (گاهی تا 30 درصد) به سپردهگذاران وعده میداد، اما در عمل نمیتوانست این سودها را تأمین کند. این رفتار شبیه «طرحهای پانزی» بود که در آن پول سپردهگذاران جدید برای پرداخت سود سپردهگذاران قدیمی استفاده میشود.
وقتی مشکلات ثامن علنی شد، مشخص شد که این موسسه درصد قابل توجهی از پایه پولی کشور را تحت تأثیر قرار داده بود. پایه پولی یعنی پولی که بانک مرکزی خلق میکند و پایه نقدینگی کل اقتصاد است. این یعنی ناترازی ثامن نهتنها سپردهگذارانش را به خطر انداخت، بلکه باعث افزایش نقدینگی و تورم در کل کشور شد. در نهایت، بانک مرکزی مجبور شد وارد عمل شود، ثامن را منحل کرد و سپردهگذارانش را به بانکهای دیگر منتقل کرد. این فرایند هزینههای زیادی به اقتصاد تحمیل کرد و اعتماد مردم به موسسات مالی را کاهش داد.
شاخص مهم ناترازی بانکها چیست؟
خیلی از شاخصهای مالی هستند که یک بانک را ناتراز میکند ولی مهمترین آن شاخص کفایت سرمایه است. به زبان ساده ببینیم این شاخص چیست و کدام بانکها شاخص کفایت سرمایه مطلوبی ندارند.
نسبت کفایت سرمایه (CAR) نشان میدهد که یک بانک تا چه حد سرمایه کافی برای پوشش ریسکهای مالی (مثل ضرر وامها یا ورشکستگی) دارد. به زبان ساده، مثل یک سپر محافظ برای پول سپردهگذاران عمل میکند. این نسبت از تقسیم سرمایه بانک به داراییهای ریسکی (مثل وامها) بهدست میآید و به درصد بیان میشود. طبق استاندارد بانک مرکزی ایران، این نسبت باید حداقل ۸ درصد باشد تا بانک سالم تلقی شود.
به گفته معاون تنظیمگری و نظارت بانک مرکزی در اردیبهشت ماه سال 1404، در سال 1401 صرفا 7 بانک با کفایت سرمایه بالاتر از 8 درصد داشتیم که این تعداد در سال 1403 به 13 بانک رسید و تا پایان سال جاری (1404) این تعداد به 16 بانک در پایان سال جاری خواهد رسید.
طبق بررسیهای رده در حال حاضر بانکهایی همچون: بانک آینده، بانک دی، ایران زمین، بانک شهر، بانک سرمایه و … دارای نسبت سرمایه منفی هستند. البته بایستی منتظر ماند تا مجمع عمومی سالانه بانکها برگزار و صورتهای مالی تایید شده سال 1403 را مجدد بررسی کرد. انتظار میرود این نسبت در بانکها در مسیر بهبود قرار گرفته باشد.
نقش بانک مرکزی: چطور پول مردم را حفظ کند؟
بانک مرکزی بهعنوان نهاد ناظر بر بانکها، وظیفه دارد ناترازی را کنترل کند و از پول مردم محافظت کند. اما این کار چطور انجام میشود؟
- نظارت دقیق: بانک مرکزی باید مرتب صورتهای مالی بانکها را بررسی کند تا ناترازیها زود شناسایی شوند. مثلاً بررسی نسبت کفایت سرمایه یا میزان داراییهای نقدشونده.
- الزام به اصلاح: اگر بانکی ناتراز باشد، بانک مرکزی میتواند آن را ملزم به افزایش سرمایه کند (مثلاً از طریق آورده سهامداران یا فروش داراییها). همچنین میتواند جلوی پرداخت سودهای غیرواقعی را بگیرد.
- ادغام یا انحلال: اگر ناترازی قابل اصلاح نباشد، بانک مرکزی میتواند بانک را با بانک قویتری ادغام کند یا آن را منحل کند. در این حالت، سپردهگذاران معمولاً به بانکهای دیگر منتقل میشوند تا پولشان حفظ شود.
- تزریق نقدینگی: در موارد اضطراری، بانک مرکزی میتواند به بانک ناتراز وام بدهد تا از بحران نقدینگی عبور کند. اما این کار باید با احتیاط انجام شود، چون میتواند تورم را افزایش دهد.
- بیمه سپردهها: در بسیاری از کشورها، صندوق بیمه سپرده وجود دارد که پول مردم را تا سقف مشخصی تضمین میکند. در ایران هم صندوق ضمانت سپردهها وجود دارد.
سخن آخر
ناترازی بانکها فقط مشکل خود بانکها نیست؛ میتواند کل اقتصاد را به خطر بیندازد. از تورم و کاهش ارزش پول گرفته تا کاهش اعتماد مردم به بانکها، همه از تبعات ناترازی هستند. تجربههایی مثل موسسه ثامن نشان داد که بیتوجهی به این مشکل چه هزینههایی دارد. اما با نظارت قوی بانک مرکزی، اصلاح ساختار بانکها و شفافیت بیشتر، میتوان این چالش را مدیریت کرد. بر اساس پیشبینی بسیاری از کارشناسان در چندین سال آینده ناترازی بانکها با اقدامات کنونی (همچون خروج از بنگاهداری و …) بسیار بهبود خواهد یافت.